۳۰ « مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی: آیا شما یا شریکتان زنانگی یا مردانگی خود را میپذیرید؟ و در این زمینه، آیا به ظاهر خود اهمیت میدهید؟ »
- Marya Sirous

- Jul 15
- 5 min read
۳۰« مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی: آیا شما یا شریکتان زنانگی یا مردانگی خود را میپذیرید؟ و در این زمینه، آیا به ظاهر خود اهمیت میدهید؟ »

نقلقول آغازین
« زیبایی از لحظهای آغاز میشود که تصمیم میگیرید خودِ واقعیتان باشید. »— کوکو شنل
مقدمه
در یک رابطهی زوجی، ظاهر فیزیکی و هویت جنسیتی هرگز بیطرف نیستند. بدون اینکه متوجه شویم، شیوهای که هرکدام زنانگی یا مردانگی خود را زندگی میکنیم، و میزان توجهی که به بدنمان داریم، بر پویایی عاطفی، میل جنسی، تعادل احساسی… و حتی احترام متقابل تأثیر میگذارد.
پذیرفتن زنانگی یا مردانگی به معنای مطابقت با کلیشهها نیست. بلکه یعنی راحت بودن در بدن خود، با انرژی درونی خود، و با تصویری که به شریکمان منتقل میکنیم.
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی به شما کمک میکند بهتر درک کنید که طرف مقابل چه چیزی را در ظاهر شما تحسین یا افسوس میخورد:https://www.e-coach.fr/book-online
مطالعه موردی ۱: نگین و رضا – سنگینی فراموشی خود
نگین و رضا ده سال است که با هم زندگی میکنند. از وقتی بچهدار شدند، نگین دیگر آرایش نمیکند، لباسهای راحت ولی بیفرم میپوشد و تقریباً هیچ توجهی به ظاهر خود ندارد. میگوید: «وقت ندارم. تازه، اون منو همینطوری دوست داره.»
رضا چیزی نمیگوید. حضور دارد، مهربان است. اما در جلسه میگوید: «هنوز به نظرم زیباست، اما احساس میکنم برای من دیگه دیده نمیشه. انگار حتی برای خودش هم تلاشی نمیکنه.»
نگین خودش را رها نکرده، فقط در نقش مادر، خودش را فراموش کرده است. و با رها کردن ظاهرش، در واقع زنانگیاش را هم کنار گذاشته.
وقتی فهمید که ظاهرش نه وظیفهی همسری، بلکه یک عملِ مهر به خودش است، دوباره شروع کرد به دیدن خود… و دوست داشتن خود.
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی به شما کمک میکند تصویر بدنیتان را بدون احساس گناه یا فشار بازیابید:https://www.e-coach.fr/book-online
مطالعه موردی ۲: امیر و سامان – مردانگی و عقدههای ناگفته
امیر و سامان چهار سال است که با هماند. اما سامان حس میکند که امیر دیگر به او تمایل ندارد.
در جلسه میگوید احساس میکند مردانگی کمتری دارد. امیر ورزشکار است، بااعتمادبهنفس، راحت در بدن خودش. اما سامان همیشه رابطهی سختی با بدنش داشته: در نوجوانی مسخره شده، هیچوقت نتوانسته بهراحتی بدن و گرایشش را بپذیرد.
میگوید: «احساس میکنم توی رابطمون اون مرد قویه و من آدم لطیف و ناپیدا.»
این نابرابری احساسی، باعث تنشی پنهان شده. امیر هیچوقت نخواسته مسلط باشد. اما نمیدانسته که سامان با یک زنانگی رنجآور و پنهان دستوپنجه نرم میکند.
امکان صحبت از این آسیبپذیری، رابطهشان را آرامتر و خواست جنسی را زندهتر کرد.
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی به شما کمک میکند بین هویت، میل جنسی و اعتمادبهنفس آشتی ایجاد کنید:https://www.e-coach.fr/book-online
مطالعه موردی ۳: پریسا و نادر – وقتی وزن به تابو تبدیل میشود
پریسا و نادر هشت سال است ازدواج کردهاند. صمیمیت واقعی دارند، اما نوعی خجالت در روابط جسمیشان ایجاد شده. پریسا طی سالها وزن اضافه کرده؛ ابتدا به دلیل درمان هورمونی، سپس بهخاطر خستگی، بیانرژی بودن… و ناامیدی.
میگوید: «برای تعویض لباس پنهان میشم. حتی نمیتونم خودم رو نگاه کنم، چه برسه به اینکه بذارم اون منو ببینه.»
نادر هیچوقت انتقاد نمیکند. مهربان است، حساس، و مراقب. اما دیگر نمیداند چطور این موضوع را مطرح کند. از ترس سوءتفاهم تعریف نمیکند. حتی محبت فیزیکی هم کمتر نشان میدهد، چون میترسد ناراحتش کند.
سکوت درباره بدن پریسا، فاصلهای ایجاد کرده. نه وزن، بلکه بیاعتمادی، سکوت، و ترسی که هردو را ساکت کردهاند، مشکلساز شدهاند.
در جلسه، پریسا گفت: «نیاز دارم که منو لمس کنه، حتی اگه خودم رو دوست ندارم. نیاز دارم که ببینه منو، حتی اگه چاق شدم.»
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی به شما کمک میکند سکوت، نگاه و تماس را فراتر از پیچیدگیهای ظاهری بازسازی کنید:https://www.e-coach.fr/book-online
مطالعه موردی ۴: لیلا و فرید – استانداردهای زیبایی و فشار جسمی
فرید بهتدریج شروع کرد به مقایسه ظاهر لیلا با مدلهای مجلهها و بازیگرهای سینما. به او گفت که اگر سینهها، باسن یا بینیاش را عوض کند، زیباتر خواهد شد. لیلا اول مخالفت کرد، اما برای خوشحال کردن شوهرش، عملهای زیبایی را پذیرفت.
بعد از بهبودی، از ظاهر جدیدش نسبتاً راضی بود. اما وقتی دید که فرید باز هم راضی نیست و چیزهای بیشتری میخواهد، شوکه شد. احساس کرد بدنش دیگر متعلق به خودش نیست. از اینکه بهخاطر عشق، خودش را تغییر داده، پشیمان بود.
در نهایت، درخواست طلاق داد تا آرامش پیدا کند. اما هنوز بدنش، او را به یاد این احساس ناکافی بودن میاندازد. در جلسات میگوید: «بدنم دیگه امن نیست. بهم یادآوری میکنه که هیچوقت به اندازه کافی زن نبودم.»
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی کمک میکند مرز میان میل طبیعی و فشار آسیبزننده را تشخیص دهید:https://www.e-coach.fr/book-online
تحلیل روانشناختی
پذیرفتن زنانگی یا مردانگی، نقش بازی کردن نیست. یعنی با صداقت، بدن و انرژی درونی خود را زیست کنیم.
الگوهای خانوادگی، فرهنگی یا مذهبی گاهی نقشهای جنسیتی را در قالبهای سختگیرانه منجمد کردهاند. نتیجه:
زنانی که بهخاطر جذاب بودن احساس گناه میکنند
مردانی که از احساسات خود جدا شدهاند
شریکهایی که یکدیگر را قضاوت… یا با هم مقایسه میکنند
در حالیکه میل جنسی در رابطه، از انرژی زندهای که میتابانیم، سرچشمه میگیرد. نه برای اینکه دیگران را تحتتأثیر قرار دهیم، بلکه برای زنده بودن، دیده شدن و حضور داشتن.
بیتوجهی به ظاهر میتواند نشانه زخمی قدیمیتر باشد: کاهش عزتنفس، ترس از دیده شدن، طرد شدن از جنسیت خود، یا حس بیفایده بودن.
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی کمک میکند تا دوباره شادیِ بودن در پوست خود و در جنسیت خود را بیابید:https://www.e-coach.fr/book-online
تمرینهای عملی پیشنهادی برای زوجها
هرکدام برای خودتان پاسخ دهید: آیا با زنانگی/مردانگیام راحت هستم؟
لیستی تهیه کنید از چیزهایی که به شما اعتمادبهنفس میدهد… و چیزهایی که باعث شرمندگیتان میشود
در مورد اینکه چه چیزهایی را در ظاهر، انرژی یا حضور شریکتان زیبا، جذاب یا تأثیرگذار میدانید، با هم حرف بزنید
از خودتان بپرسید: آیا به ظاهر خودم اهمیت میدهم از روی لذت… یا از روی بیتوجهی به خود؟
یک مراسم کوچک طراحی کنید که هرکدام بتوانید خودتان را برای خودتان آراسته کنید، نه فقط برای دیگری
برای خودتان یا با هم یک جلسه عکسبرداری، یک روز ماساژ یا خرید لباسی ترتیب دهید که در آن احساس زنده بودن دارید
👉 مشاوره پیش از ازدواج و زناشویی به شما کمک میکند انرژی جنسیتی خود را در رابطه بازآفرینی کنید:https://www.e-coach.fr/book-online
نتیجهگیری الهامبخش
مراقبت از خود نه نشانه خودخواهی است، نه وظیفهای زناشویی.
بلکه روشی است برای گفتن به خود و دیگری: من اینجا هستم، زندهام، حضور دارم، و شایستهی عشق هستم.
پذیرفتن زنانگی یا مردانگی، به معنای مطابقت با تصویر کلیشهای نیست. یعنی جرأت زندگی کردن نسخهای آزاد و بااعتمادبهنفس از خودمان را داشتن.
برای اندیشه
«آدمها را با چیزی که نشان میدهیم جذب نمیکنیم. بلکه با چیزی که در خودمان پذیرفتهایم، جذبشان میکنیم.»
— ناشناس




Comments